اسلایدر

آبان 91 - دبیرستان آزادگان چمگردان ( متوسطه اول )
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دبیرستان آزادگان چمگردان ( متوسطه اول )
 

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر

چون شیشه ی عطری که درش گم شده باشد .

راز جاودانگی  امام حسین علیه السلام  در آن  است

که تمام عشقهای کوچکتر را به پای بزرگترین عشقی

   که می توان متصور شد ریخت ... خدا

 

 

 چه کوتاه است فاصله میان

 بالا رفتن دست علی (ع)و بالا رفتن سر حسین(ع)....

 فاصله ای از ظهر غدیر تا ظهر عاشورا ...

 با تشکر از خانم هنر شناس

 

 


[ شنبه 91/8/27 ] [ 9:3 صبح ] [ کرمی ] [ نظرات () ]

 

کمی بیندیشیم ........


[ چهارشنبه 91/8/24 ] [ 11:0 صبح ] [ کرمی ] [ نظرات () ]

این روزها کوچه به کوچه شهر، حسینیه به حسینیه، مسجد به مسجد،

مدرسه به مدرسه و در هر مدرسه کلاس به کلاس با پرچم های سیاه و

کتیبه های گوناگون منقوش به اشعار شاعران دلسوخته مزین می شوند

اما این تزئین نه به جهت ایجاد شور و نشاط بلکه بانیت ایجاد شور و حزن

و اندوه از یک واقعه ی تاریخی اسفناک به خاطر ظلم بشری نسبت به

انسان های والامقامی است که یاد و خاطره ایثارگری آن ها خود تأثیرات

شگرفی را در ظلم ستیزی داشته است این روزها دانش آموزان با پیراهن

های سیاه برتنشان به یادحسین (ع)وبچه هایش دست های خود رابر

سینه هایشان فرود می آورند و با برافراشتن پرچم های عزا ابراز

احساسات خالصانه خودرا نسبت به اهل بیت (ع)جلوه گر می سازند .

 

ارباب، صدای قدمت  می آید             هنگامه ی اوج ماتمت میآید

ما درتب داغ غم تو میسوزیم             یکبار  دگر  محرمت  می آید.


السلام علیک یااباعبدالله الحسین


 

 

 


[ چهارشنبه 91/8/24 ] [ 10:21 صبح ] [ کرمی ] [ نظرات () ]

 

  بر خلاف تصوّر بعضى که نماز را تکرار مى ‏دانند، نماز نردبان ترقى است

که هر چه بیشتر با حضور قلب خوانده شود بالاتر مى‏ روى،گرچه درظاهر

رکوع و سجودها تکرار مى‏ شود ولى در حقیقت همانندپلّه ‏هاى نردبانى

است که موجب بالا رفتن معرفت و ایمان انسان مى‏ شود.

 

 

 

به مناسبت هفته خانواده نماز جماعت با حضور مادران و دانش آموزان

در روز سه شنبه مورخ 91/8/23 و با امامت حاج آقا رضوانی

در نمازخانه مدرسه برگزار شد .



[ چهارشنبه 91/8/24 ] [ 9:18 صبح ] [ کرمی ] [ نظرات () ]

 

 

پیرمردی می خواست به زیارت برود اما وسیله‌‏ی برای رفتن نداشت. ..


به هر حال یکی از دوستان او، اسبی برایش آورد تا بتواند با آن به زیارت برود.


یکی دو روز اول، اسب پیرمرد را با خود برد و پیرمرد خوشحال از اینکه وسیله‏‌ی برای


سفر گیر آورده، به اسب رسیدگی می‏کرد، غذا می‏داد و او را تیمار می‏کرد.


اما دو سه روز که گذشت ناگهان پای اسب زخمی شد و دیگر نتوانست راه برود.


پیرمرد مرهمی تهیه کرد و پای اسب را بست و از او پرستاری کرد تا کمی بهتر شد.


چند روزی با او حرکت کرد اما این بار، اسب از غذا خوردن افتاد و هر چه پیرمرد تهیه


می ‏کرد اسب لب به غذا نمی زد و معلوم نبود چه مشکلی دارد.


پیرمرد در پی درمان غذا نخوردن اسب خود را به این در و آن در می ‏زد اما اسب


همچنان لب به غذا نمی ‏زد و روز به روز ضعیف ‏تر و ناتوان‏ تر می شد تا اینکه یک روز


از فرط ضعف و ناتوانی نقش زمین شد و سرش  به سنگ خورد و به شدت زخمی شد.


این بار پیرمرد در پی درمان زخم سر اسب برآمد و هر روز از او پرستاری می‏کرد...


روزها گذشت و هر روز یک اتفاق جدید برای اسب مى‌‏افتاد و پیرمرد او را تیمار می ‏کرد


تا اینکه دیگر خسته شد و آرزو کرد کاش یک اتفاقی بیفتد که از شر اسب راحت شود.


آن اتفاق هم افتاد و مردی اسب پیرمرد را دید و خواست آن را از پیرمرد خریداری کند.


پیرمرد خوشحال شد و اسبش را فروخت. وقتی صاحب جدید، سوار بر اسب دور


می ‏شد، ناگهان یک سؤال در ذهن پیرمرد درخشید و از خود پرسید من اصلا


اسب را برای چه کاری همراه خود آورده بودم؟!!


اما هر چقدر فکر کرد یادش نیامد اسب به چه دلیلی همراه او شده بود ؟!!


پس با پای پیاده به ده خود بازگشت و چون مدت غیبت پیرمرد طولانی شده بود همه


اهل ده جلو آمدند و به گمان اینکه از زیارت برمی گردد، زیارتش را تبریک گفتند!


تازه پیرمرد به خاطر آورد که به چه هدفی اسب را همراه برده و اهالی ده هم تا روزها


بعد تعجب می‏ کردند که چرا پیرمرد مدام دست حسرت بر دست می ‏کوبد


و لب می‏ گزد...!!!


بسیاری از ما در زندگی محدود خود، مانند این پیرمرد، به چیزها یا کارهایی


مشغول مى‏‌شویم که ما را از رسیدن به هدف واقعی‏مان بازمی دارند ولی تا


موقعی که مشغول آنها هستیم، چنان آنها را مهم و واقعی تلقی می ‏کنیم که


حتی به خاطر نمی ‏آوریم هدفی غیر از آنها هم داشته ‏ایم...؟!

 

   



[ سه شنبه 91/8/23 ] [ 11:49 صبح ] [ کرمی ] [ نظرات () ]

-    هرگز سر فرزندان خود فریاد نزنید. این ممکن است به طور همیشگی ارتباط

    شمارا با فرزندتان از بین ببرد و همچنین باعث ایجاد رفتارهای نادرست در

    کودک شما بشود.  

- والدین باید مودب و محکم با کودکان خود صحبت کنند.

-  هیچگاه ایجاد گرسنگی را به عنوان بخشی از روش انضباطی قرار ندهید.

-  هرگاه که با فرزند خود درباره سوء رفتارش صحبت می کنید اطمینان حاصل

   کنید که به یک راه حل نیز برای رفتارش اشاره می کنید.

- مراقب تبعیض بین کودکان در حالی که تلاش می کنید به آنها نظم و انضباط

   بیاموزید باشید. ضروری است که پدر و مادر بر سر انتخاب اقدامات انضباطی

   با یکدیگر موافق باشند.اگر پدر یا مادر آشکارا مخالفت خود را با روش انضباطی

   نشان دهد،مشخصا کودک از این وضعیت بهره ای نخواهد برد.

 - والدین باید منطبق بر ماهیت روش انضباطی توسط خودشان رفتار کنند.

 - در صورتی که یک کودک سوء رفتار از خود نشان می دهد باید بلافاصله اصلاح

   شود و همواره بهترین و اولین روش صحبت کردن با کودک و آگاه کردن او است.

   اگر کودک را ناآگاه فرض کنید مدت بیشتری زمان لازم خواهد داشت تا به

   آگاهی و تربیت کامل برسد.

   کودکان آگاهی و شعور کافی را دارند اگر آن را هرچه زودتر بیدار کنید.اصلا!

   با تشکر از خانم ادیبی


[ دوشنبه 91/8/22 ] [ 8:22 صبح ] [ کرمی ] [ نظرات () ]

نشست دانش آموزی به مناسبت هفته خانواده

با حضور جناب آقای اورک

روز شنبه مورخ 91/8/21   برگزار شد .

 


[ یکشنبه 91/8/21 ] [ 9:19 صبح ] [ کرمی ] [ نظرات () ]

طرح غنی سازی یادگیری و رویکرد تربیتی علوم تجربی

روز شنبه مور خ 91/8/20 با همکاری همکاران مربوطه برگزار شد .

 


[ یکشنبه 91/8/21 ] [ 8:53 صبح ] [ کرمی ] [ نظرات () ]

انا لله و انا الیه راجعون

 سرکار خانم چاهوشی


تسلیت واژه کوچکیست در برابر غم بزرگتان

 
از خداوند صبر برای شما و خانواده محترم خواستاریم.


(روحش شاد ویادش گرامی باد)

همکاران و دانش آموزان مدرسه


[ شنبه 91/8/20 ] [ 12:38 عصر ] [ کرمی ] [ نظرات () ]

روزی شاگردان نزدحکیم رفتند و پرسیدند: استاد ، زیبایی انسان درچیست؟

حکیم دو کاسه کنار شاگردان گذاشت وگفت: به این دو کاسه نگاه کنید

اولی از طلا درست شده و درونش زهر است و دومی کاسه ای گلیست ودرونش آب گواراست،

شما کدام رامی خورید؟

شاگردان جواب دادند: کاسه گلی را.

حکیم گفت:

آدمی هم همچون این کاسه است.آنچه که آدمی را زیبا می کند درونش واخلاقش است.

درکنارصورتمان باید سیرتمان را زیبا کنیم!!

با تشکر از دانش آموزان عزیز زهرا پویا و مرضیه رمضانی

 


[ شنبه 91/8/20 ] [ 12:32 عصر ] [ کرمی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 18
بازدید دیروز: 50
کل بازدیدها: 268757